از آدمها متنفر بودم.از ماشین ها متنفر بودم.از موتورهای قرمز متنفر بودم.از ساختمان ها متنفر بودم.از کتابها متنفر بودم.

او بود؟!

خودش بود؟!

مسخره ام میکرد؟!یا بهم لبخند میزد؟!

من تنها بودم؛او عشق را بهم بخشید...

او بود؟!خودش بود؟!

چه کسی را سرزنش کنم؟!

چرا میخندید؟!

...

از ستاره ها متنفر شدم.